-
نفهم
یکشنبه 24 آبانماه سال 1388 18:01
می فهمم ....آری می فهمم .....حتی نفهمیدن را .... دوست دارم ...آری دوست دارم روحم همیشه کنار جسم خسته ام باشد .... دوست دارم در مکانی باشم که ساکنان آن مرا بفهمند....حتی نفهمیدن مرا ... دوست دارم در مکانی باشم که اگر سکنه ای هم نداشت ....دیوار هایش مرا دریابند .... من از اینکه تو بفکر زندگی هستی لذت میبرم .... این...
-
سادیسم
دوشنبه 4 آبانماه سال 1388 19:31
به روزی دست بر قران نهادیم قسم بر باور و ایمان نهادیم به مهر همدگر سوگند خوردیم محبت را به اوج عرش بردیم ولی شیطان همانا کارگر شد بسوی قلب خود خواه حمله ور شد به تن کردش لباس کبر و جاهش که تا پیدا کند ره بر تباهش پذیرفت و به تن کرد جامگان را سرش را خم نکرد حتی خدا را ******************** پس از انکه به بیداری رسید از...
-
نمی نویسم
شنبه 25 مهرماه سال 1388 08:20
نمی نویسم ..... چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی حرف نمی زنم .... چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی نگاهت نمی کنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی صدایت نمی زنم ..... زیرا اشک های من برای تو بی فایده است فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من دیوانه ام AZITA.R
-
محبت
شنبه 18 مهرماه سال 1388 20:52
دیوانه را محبت آرام میکند و من را محبت تو دیوانه میکند toti
-
ویسکی با مارک پاسپورت ۴۰٪
دوشنبه 13 مهرماه سال 1388 20:32
امشب مست مستم ...دست پای غم رو بستم ام غم دوست همیشگی منه من غم رو دوست دارم با گریه حال میکنم از دروغ بیزارم من صافم من پاکم من دوست دارم من دوست دارم من دوست دارم دیونه بمونم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 مهرماه سال 1388 19:55
وقتی دوست داشتم دوست داشتم وقتی دوست داشتم صادق بودم وقتی دوست داشتم غافل بودم وقتی دوست داشتم بد بودم وقتی دوست داشتم ضعیف بودم وقتی دوست داشتم کور بودم وقتی دوست داشتم سبک بودم از موقعیکه دوست ندارم دوست داشته باشم دیونه شدم
-
ده لی
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1388 21:05
سلام من دیونه هستم همیشه هم دیونه خواهم بود نه بخندید و نه به دل بگیرید